English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (7320 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
supercritical fluid chromatography U کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
s.f.c U chromatography supercriticalfluid کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی
s.f.c/m.s U mass/fluidchromatography spectrometrysupercritical کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی / طیف بینی جرمی
supercritical fluid chromatography/mass U spectrometry کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی / طیف بینی جرمی
Other Matches
fluidal U مانندجسم سیال یامایع وابسته به جسم سیال
compressor pressure ratio U نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
critical coupling U کوپلاژ بحرانی پیوست بحرانی
chromatography U کروماتوگرافی
ascending chromatography U کروماتوگرافی صعودی
absorbent chromatography U کروماتوگرافی جذبی
ionic chromatography U کروماتوگرافی یونی
partition chromatography U کروماتوگرافی تقسیمی
one way chromatography U کروماتوگرافی یکطرفه
gel permeation chromatography U کروماتوگرافی ژل تراوا
gel filtration U کروماتوگرافی ژل تراوا
column chromatography U کروماتوگرافی ستونی
descending chromatography U کروماتوگرافی نزولی
paper chromatography U کروماتوگرافی کاغذی
two demensional chromatography U کروماتوگرافی دو بعدی
two chromatography U کروماتوگرافی دو طرفه
gas chromatography U کروماتوگرافی گازی
chromatographic column U ستون کروماتوگرافی
countercurrent chromatography U کروماتوگرافی جریان مخالف
gas liquid chromatography U کروماتوگرافی مایع گاز
ion exchange chromatography U کروماتوگرافی تبادل یونی
gas solid chromatography U کروماتوگرافی گاز- جامد
gas liquid partitions chromatography U کروماتوگرافی گاز- مایع
thin layer chromatography U کروماتوگرافی لایه نازک
g.l.c. U gas-liquidchromatography کروماتوگرافی گاز- مایع
transport stream U ستون سیال خودروهای حمل و نقل خط سیال خودروهای حمل و نقل
fulidal U سیال
unthickened U سیال
fluid U سیال
fluids U سیال
influent U سیال ورودی
intransit stock U اماد سیال
floating U سیال مواج
intransit strenth U پرسنل سیال
ideal fluid U سیال ایده ال
electric fluid U سیال برقی
working fluid U سیال عامل
fluid capital U سرمایه سیال
floating reserve U احتیاط سیال
working fluid U سیال متحرک
fluid resistance U مقاومت سیال
fluid centre U مرکز سیال
fluid intelligence U هوش سیال
real fluid U سیال واقعی
perfect fluid U سیال کامل
mobiles U روان سیال
mobiles U سیال تغییرپذیر
mobile U روان سیال
mobile U سیال تغییرپذیر
fluids U جسم سیال
fluid U جسم سیال
superfluid U ابر سیال
effluent U سیال خروجی
effluents U سیال خروجی
decretory U بحرانی
decretive U بحرانی
critical limit U حد بحرانی
acute U بحرانی
climacteric U بحرانی
critical U بحرانی
marginal U بحرانی
visualization U مرئی ساختن سیال
working lead fluid U سیال متحرک یا عامل
fluor U قاعدگی زنان سیال
fluid bed polymerization U بسپارش در بستر سیال
maintenance float U شارژ انبار سیال
fluidic U وابسته بجسم سیال
viscous stress U تنش برش سیال
fluid bed vulcanization U وولکانش در بستر سیال
bleed U فرار کردن یک سیال
brain storming U سیال سازی ذهن
bleeds U فرار کردن یک سیال
Critical Regonalism U منطقه ی بحرانی
exigent U فشاراور بحرانی
critical assembly U ترتیب بحرانی
critical area U ناحیه بحرانی
critical velocity U سرعت بحرانی
critical valve U مقدار بحرانی
critical value U ارزش بحرانی
critical temperature U دمای بحرانی
critical speed U سرعت بحرانی
critical resistance U مقاومت بحرانی
critical angle U زاویه بحرانی
critical amplification U تقویت بحرانی
critical point U نقطه بحرانی
critical pollution U الودگی بحرانی
critical U حیاتی بحرانی
nick U موقع بحرانی
nicked U موقع بحرانی
nicking U موقع بحرانی
razor edge U موقعیت بحرانی
juncture U موقع بحرانی
acritical U غیر بحرانی
nicks U موقع بحرانی
cretical flow U جریان بحرانی
critical activity U فعالیت بحرانی
critical altitude U ارتفاع بحرانی
critical region U منطقه بحرانی
critical region U ناحیه بحرانی
critical frequency U فرکانس بحرانی
critical current U شدت بحرانی
critical damping U میرائی بحرانی
critical height U ارتفاع بحرانی
critical mass U جرم بحرانی
critical density U چگالی بحرانی
critical magnitude U اندازه بحرانی
critical isotherm U هم دمای بحرانی
critical heat flux U شارحرارتی بحرانی
critical damping U خفیدگی بحرانی
critical height U بلندی بحرانی
critical path U مسیر بحرانی
critical flow U جریان بحرانی
critical pressure U فشار بحرانی
critical coupling U تزویج بحرانی
critical point U نقطه بحرانی
critical period U دوره بحرانی
critical depth U عمق بحرانی
baffles U منحرف کننده جریان سیال
baffling U منحرف کننده جریان سیال
whirling U چرخش یا دوران جریان سیال
whirled U چرخش یا دوران جریان سیال
whirl U چرخش یا دوران جریان سیال
vapor lock U قطع کامل جریان سیال
fluid adjustment screw پیچگوشتی قابل تنظیم سیال
baffle U منحرف کننده جریان سیال
baffled U منحرف کننده جریان سیال
whirls U چرخش یا دوران جریان سیال
critical deformation U تغییر شکل بحرانی
critical grid voltage U ولتاژ بحرانی شبکه
thermal critical point U نقطه ی بحرانی حرارتی
critical degree of polymerization U درجه بحرانی بسپارش
critical grid current U شدت بحرانی شبکه
critical grid current U جریان بحرانی شبکه
critically U بطور بحرانی یا وخیم
critical closing speed U سرعت بحرانی پایین
critical concentration U میزان تمرکز بحرانی
critical molecular mass U جرم مولکولی بحرانی
flood stage U تراز بحرانی طغیان
critical date U مدت زمان بحرانی
critical anode distance U فاصله بحرانی اندی
critical angle of attack U زاویه حمله بحرانی
critical isotherm U منحنی هم دمای بحرانی
critical infinte cylinder U قطر بحرانی استوانه
critical wave legth U طول موج بحرانی
critical backing pressure U فشار حد خلاء بحرانی
critical temperature U درجه حرارت بحرانی
cpm U روش مسیر بحرانی
critical path method U روش مسیر بحرانی
critical resistance U مقدار مقاومت بحرانی
critical path analysis U تحلیل مسیر بحرانی
critcal fore pressure U فشار حد خلاء بحرانی
vorticity U میزان برداری دوران موضعی سیال
floatation U اضافی بودن سطح سیال اماد
fluidic U مایع مانند جسم سیال یامایع
l.l.c U liquid-liquidchromatography کروماتوگرافی مایع- مایع
critical cooling rate U میزان سرد کنندگی بحرانی
critical grid bias U ولتاژ بایاس بحرانی شبکه
to recover from something U جبران کردن [مثال از بحرانی]
critical heat flux ratio U نسبت شار حرارتی بحرانی
epitasis U دوره بحرانی وشدت مرض
to recover from something U ترمیم شدن [مثال از بحرانی]
coanda effect U گرایش سیال برای چسبیدن به سطح جامد
circulation U حرکت دورانی سیال دراطراف یک جسم یا نقطه
circulations U حرکت دورانی سیال دراطراف یک جسم یا نقطه
vortex flow U جریان سیال با حرکت ترتیبی دورانی و انتقالی
underway U در جریان در راه عملیات لجستیکی سیال دریایی
prill U بصورت کپسول دراوردن سیال وجاری ساختن
to recover from something U به حالت اول درآمدن [مثال از بحرانی]
critical build up resistance U مقاومت بحرانی برای تحریک خودی
vortex sheet U لایه نازک نامحدود سیال باحرکت حلقوی بینهایت
reynolds stress U تنش برشی در لایه مرزی خطی در سیال نارون
Every crisis should be viewed [seen] as an opportunity. U هر بحرانی باید به عنوان یک فرصت دیده شود.
head pessure U فشار اعمال شده توسط یک سیال به سبب ارتفاع ستون ان
hydraulic fluid U سیال ترکم ناپذیری برای انتقال و توزیع نیرو درسیستم
notch U بریدگیهایی در امتداد جریان سیال روی دماغه یا نوک یک ایرفویل
reynolds number U مهمترین ضریب بدون دیمانسیون در نمایش اشل جریان سیال
notches U بریدگیهایی در امتداد جریان سیال روی دماغه یا نوک یک ایرفویل
velocity gradiant U میزان تغییر سرعت سیال درواحد مسافت عمود بر خط جریان
viscosity valve U شیر کنترل در سیستم مایعات که توسط ویسکوزیته سیال فعال میشود
to turn the corner <idiom> U بهبود یافتن پس از گذشت مرحله دشواری یا بحرانی [اصطلاح روزمره]
coffin U جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
pitot tube U لولهای در مسیر جریان سیال که فشار داخل ان بافشار کل محیط برابر است
coffins U جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
reed valve U شیری متشکل از ورقه فولادی نازکی که جریان یکطرفه سیال را سبب میشود
critical path analysis U استفاده از بررسیهای هر مرحله بحرانی یک پروژه بزرگ برای کمک به گروه مدیریت
polar motion U وسیله نشان دادن حرکات قطعات یا مایعات سیال بااستفاده از انرژی مغناطیسی حرکت قطبی
cross flow U دو سیال که بصورت عمود برهم جریان دارند و توسط ورقه نازکی از هم عایق شده اند
venturi U کانال یامجرایی برای جریان سیال که در گلوگاه کمترین سطح مقطع را داشته و سپس مجدداافزایش می یابد
real stagnation point U نقطهای که در ان سیال روی سطح جسم بحالت سکون درامده وازانجا جریان خطی شروع میشود
mobile warfare U جنگ سیال جنگی که در ان طرفین بامبادله اتش و کاربرد مانورو استفاده از زمین ابتکارعملیات را به دست گرفته وحفظ می نمایند
vortex tube U وسیلهای فاقد هرگونه قطعه متحرک که دران اختلاف فشارسبب ورود جریان سیال ازطریق شکافهای مماسی میگردد
load call U وسیلهای مملو از سیال برای ایجاد نیروهای زیاد با دقت زیاد
antiset U ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
cold test U ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
cold thrust U ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
zahn cup U محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
liquid liquid chromatography U کروماتوگرافی مایع- مایع
curie point U دمای بحرانی منحصر به فردبرای هر ماده که بالاتر از ان مواد فرومانیتیک خاصیت مغناطیسی دائم یاموقت خودرا ازدست میدهند
vortex separation U جداکردن ذرات مختلف از یک سیال توسط نیروهای گریز ازمرکزی مختلف در حرکت حلقوی یا گردابی
fluidify U تبدیل به جسم سیال کردن مایع کردن
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com